1403/2/1
آخرین اخبار
آرشیو موضوعی
آثار
آمار وب سایت
تعداد کاربران آنلاین : 2
بازدید امروز : 73
بازدید دیروز : 251
بازدید هفته جاری : 73
بازدید ماه جاری : 73
بازدید سال جاری : 5660
بازدید کل : 473105
اجازه

کیفی به کول داشت

سری پر شور

پایی به راه

و انگشت هایی سیاه

 

پاییز چهره اش

فصل گرسنگی و زردی

فالِ گرسنگی و صداقت

در دست های استخوانی سردش می لرزید

پیراهنی به رنگِ زردی امید

و گردنی فرو شده در انزوای قفس سینه

خاکِ پیاده رو در کفش هایش

گفتم: کلاس چندم را می پیمایی

با خنده ی زلال کودکی اش گفت:

 

آقا اجازه می دهی

تا کفش های شما را

واکس بزنم.

 

لبخند کودکانه اش کمرم را خمید

و رفت...

 

محمد جانفشان

مهر ماه 1394



نظرات بینندگان انتشاریافته: 0 غیرقابل انتشار: 0
نظر شما
نام و نام خانوادگی:
آدرس سایت:
رایانامه:
متن پیام: